این البته فقط یک سوی ماجراست. سوی دیگر ماجرا ساخته شدن سالانه بیش از 1000 مستند است که بخش قابل توجهی از آنها بختی برای ارائه و نمایش پیدا نمیکنند.
برگزاری جشنوارههایی چون سینما حقیقت، بستر مناسبی برای نمایش آثار مستند فراهم میکند ولی در اینجشنواره و فستیوالهای مشابه هم تنها تعداد محدودی از فیلمها امکان دیده شدن دارند.
جشنواره فیلم فجر نیز درحالی بهنمایش آثار مستند اقدام کرده که بخش قابل توجهی از فیلمهایش را از میان همان آثاری انتخاب کرده که در طول سال در جشنوارههای تخصصی مستند به نمایش درآمدند. در جشنواره فیلم فجر معمولاً این آثار داستانیاند که در مرکز توجه قرار دارند. سینماروها معمولاً یا میخواهند فیلمهای خارجی مورد علاقهشان را روی پرده بزرگ تماشا کنند و یا علاقهمند به تماشای فیلمهای سینمایی ایرانی هستند.
اینگونه است که بخش مسابقه سینمای ایران مهمترین بخش جشنواره است که در کانون توجه قرار دارد.در چنین شرایطی معمولاً بخشهای دیگر تحتالشعاع، قرار میگیرند که یکی از این بخشها مسابقه سینمای مستند است.آنچه در پی میآید نگاهی است گذرا بر برخی از فیلمهای مستندی که در فجر 26 بهنمایش درمیآیند.
درحالی که برای آثار مستند سالانه چندین جشنواره برگزار میشود، برگزارکنندگان جشنواره فجر، چند سالی است که تصمیم گرفتهاند بخشی رقابتی برای آثاری که در این حوزه میگنجند را اختصاص دهند. البته حضور آثار مستند در فجر سابقهای طولانی دارد و دورههای مختلفی به تناوب فیلمهای مستند در آن بهنمایش درآمده و حتی جایزه گرفتهاند.
منتها چند دوره است که نمایش آثار مستند در جشنواره بهصورت جدیتری دنبال میشود. هر چند بسیاری از صاحبنظران سینمای مستند درخصوص نحوه این حضور، اما و اگرهایی را مطرح میکنند.
مسابقه فیلمهای مستند جشنواره امسال در 2بخش فیلمهای کوتاه و نیمهبلند و بخش فیلمهای بلند برگزار میشود.
در بخش فیلمهای کوتاه و نیمهبلند الرماد (حبیب باوی)، ایران در اعلان (فرحناز شریفی)، پشت آن تپه برفی (رامتین لبافی)، ترانه اندوهگین کوهستان (حامد خسروی)، روز حادثه (محمدعلی فارسی)، روشنان (محسن رمضانزاده)، سیانوزه (رخساره قائممقامی) و قدرت (مهرناز اسلامی) بهنمایش درمیآیند.
در میان این فیلمها آثاری چون (پشت آن تپه برفی) در جشنوارههای بینالمللی و فیلمهایی مانند «ترانه اندوهگین کوهستان» و «قدرت» در جشنوارههای داخلی، جوایزی را بهخود اختصاص دادهاند و حالا قرار است بخت خود را در فجر هم بیازمایند.اما در بخش مستندهای بلند 13فیلم ایرانی بهنمایش درخواهد آمد.
این فیلمها عبارتنداز: «بازارهای ایرانی» (پیمان زندی)، «بم شهر بیدفاع» (میترا منصوری)، «به کجا تعلق دارم؟» (مهوش شیخالاسلامی)، «پردیس پارسی» (فرشاد فرشته حکمت)، «تینار» (مهدی منیری)، «جادوگر» (رضا درمیشیان)، «حدیث سرو» (عبدالرسول گلبن)، «زنبق و خاکستر» (محمدرضا عرب)، «سپیدار و کلاغ» (مهدی غضنفری)، «کودک دیروز، خیال» (دلارام کارخیران)، «کوههایدرد» (ابراهیم سعیدی)، «هراس و پرواز» (سحر سلحشور) و «هفت رخ فرخ ایران» (فرزین رضائیان.) نکته جالب توجه در این بخش حضور توأمان مستندسازان باسابقه و چهرههای جوان است.
از سویی کارگردانانی چون مهوش شیخالاسلامی و فرشاد فرشته حکمت و محمدرضا عرب با سابقهای طولانی در سینمای مستند در جشنواره حضور دارند و از سوی دیگر میتوان به فیلمسازان تازهنفس این عرصه چون رضا درمیشیان، مهدی غضنفری و سحر سلحشور اشاره کرد.
«بازارهای ایرانی» چنانکه از نامش نیز برمیآید مستندی است درباره بازارهای مختلف ایران، فیلمی که در حوزه مستندهای گزارشی قرار میگیرد و با زمان یک ساعت در بخش مستندهای بلند بهنمایش درمیآید.
در «بم شهر بیدفاع» فیلمساز کوشیده تا با دوربین جستوجوگر به واکاوی زلزله بم بپردازد و مدیریت بحران در این ماجرا را بررسی کند. از ویژگیهای قابل ذکر این مستند، به تدوین بهمن کیارستمی اشاره شده که با قطعهای ناگهانی؛ ساختار متفاوتی را برای فیلم رقم زده است.
در «پردیس پارسی» فیلمساز به مولانا جلالالدین محمد بلخی پرداخته است. فرشاد فرشته حکمت کارگردان این فیلم که نام آشنایی در سینمای مستند بهشمار میرود، در سال مولانا یکی از چند مستندی که در این رابطه ساخته شده را جلوی دوربین برده است.
«تینار» فضایی روستایی دارد و در آن به ماجرای کودکی پرداخته شده که باید در دل طبیعت بهتنهایی از گله خود محافظت کند. «حدیث سرو» ساخته عبدالرسول گلبن است که یک فیلم بلند سینمایی را نیز در کارنامه دارد. این فیلم روایتگر زندگی علامه طباطبایی است.
«زنبق و خاکستر» از جمله مستندهای مهم حاضر در جشنواره امسال است.
این فیلم که هم در جشنوارههای داخلی و هم در محافل بینالمللی مورد توجه قرار گرفته روایتگر حوادث سیاسی و اجتماعی یوگسلاوی سابق از سال 1994 تا 2007 است.
«سپیدار و کلاغ» دیگر مستند حاضر در این بخش، روایتگر یک روز در زندگی اهالی یک روستاست.
«جادوگر» که اولین تجربه سازندهاش در حوزه سینمای مستند است، زندگی علیرضا زریندست فیلمبردار شاخص سینمای ایران را دستمایه قرار داده است. در سالهای اخیر مستندهای زیادی با محوریت چهرههای شاخص سینما ساخته شده و «جادوگر» را هم باید در رده همین آثار قرار داد.
درحالی که برخی از مستندهای این شاخه، صرفاً به جذابیت و شهرت سوژه، بسنده کرده و تنها برشی از زندگی هنرمند را، با نگاهی شتابزده و ژورنالیستی بهنمایش میگذارند، «جادوگر» مسیری متفاوت را پیموده و پیداست که فیلمساز هم مرحله تحقیق را جدی گرفته و هم در شکار لحظهها و بعد چینش صحنهها، دقتنظر بهخرج داده است.
گویا ابتدا قرار بوده یک عمل جراحی که زریندست در پیش داشته، دستمایه فیلم قرار گیرد و اساساً فیلم با همین نیت هم کلید خورده ولی با بهسرقت رفتن بخش عمدهای از راشها، فیلمساز، محور فیلمش را تغییر داده است. نکته جالب توجه «جادوگر» این است که در گفتوگوهایی که با سینماگران درباره زریندست صورت گرفته، جدای از تعریف، نظر مخالفان نیز بهچشم میخورد.
درواقع «جادوگر» از عارضه اغلب مستندهای بیوگرافی که به ستایش صرف از سوژه میپردازند، مبراست. هر چند که فیلم درواقع در مقام تجلیل از هنر علیرضا زریندست در فیلمبرداری و جایگاه او در سینمای ایران ساخته شده، ولی در لابهلای تصاویر، فیلمساز هم در زندگی شخصی زرین دست سرک کشیده و هم نظر کسانی را که به هر دلیل کارش را نمیپسندند، لحاظ کرده است.
«کودک دیروز، خیال» دیگر مستند مهم حاضر در این بخش است. فیلم سوژه جالبی دارد. یک کارگردان در حال تهیه یک فیلم درباره دختری است که از خانه فرار کرده اما بازیگر نقش اول او کشته میشود. «کودک دیروز، خیال» یک مستند اجتماعینگر است که در آن فیلمساز کوشیده تا با بررسی نابهنجاریهای جامعه، به مخاطب هشدار بدهد.
آثار محسن وزیری مقدم نقاش و مجسمهساز معاصر دستمایه مستند «هراس و پرواز» است و «هفت رخ فرخ ایران» یک مستند تاریخی است که در آثار شهرنشینی ایران از چهارهزارسال پیش از میلاد تا پایان عصر صفویه بررسی شده است.
«کوههای درد» هم مستندی تکاندهنده است که در آن ابراهیم سعیدی و زهاوی سنجاوی کشتار کردها توسط صدام را دستمایه قرار دادهاند. تم اصلی فیلم، برمبنای یافته شدن گورهای دستهجمعی در بیابانهای عراق بنا شده است.
24 سال پس از حادثه، دوربین به یکی از روستاهایی که رژیم صدام در آن اقدام به کشتار کرده رفته و درواقع به زندگی بازماندههای این فاجعه پرداخته است. کسانی که سالهاست کوه درداند و رنجهایشان تمامی ندارد.